این خواهر و برادر
5 اسفند تولد 4 سالگی دختر گلم بود و یه کیک کوچولو خریدیم و دور همی یه جشن کوچولو براش گرفتیم.
ولی بگم اندر احوالات این دو تا وروجک نازم ، رضا جونم که ماشالا هزار ماشالا پسر خوش اخلاق و خوش روییه. چون خیلی زود لبخند به لب آورد و عاشق اینه که با کسی تماس چشمی برقرار کنه و بهش لبخند بزنه. خیلی زود هم به اطرافش دقت و توجه نشون داد. خدا رو شکر نسبت به ملینا کمتر بهونه می گیره و بی قراری می کنه و از 4 روزگیش مامان جون پستونک تو دهنش گذاشت و خیلی از مشکلات منو کمتر کرد.
ولی ملینا جونم که حسابی شیطون و فضول شده. خصوصاً تو این دو ماه و نیم که کامل با نیکادل هست بیشتر شیطنت میکنه. از یه نظر خوبه بیشتر سرگرم هستن و کمتر سراغ داداشی میره ولی از یه نظر دیگه بعضی اوقات باید چهار چشمی مواظب بود که یه وقتی بیش از حد نخوان به نی نی محبت کنن چون در این صورت ممکنه یا با فشار بوس و نوازشش کنن که داداشی بیچاره رو به گریه میندازن.
از روز اول هم که داداشی دنیا اومد اسمشو گذاشت آقا رضا نمکدون و به همه هم همینو می گفت . تکیه کلام محبت آمیزش به داداشی هم "قربون دلت بگردم" هست.
خلاصه اینکه با وجود این 2 تا گل زندگیمون قشنگتر از همیشه شده.
روزی که بردیمت واسه ختنه