روز دختر
امروز روز دختره و یه بهونه پیدا کردم که بیام به وبت سر بزنم . ببخشید گلم که کم میام و برات پست میذارم آخه تا از سر کار بر میگردم تمام وقتم با تو سپری میشه و اصلاٌ وقتی باقی نمی مونه که بیام و برات پست بذارم.
خوشکل مامان از سحر امروز بود که موقع شیر دادن متوجه شدم که کل بدنت داغه. ولی صبح که بردمت مهد تبت از بین رفته بود . ولی عصری که اومدم دنبالت دیدم باز از بالاتنه بدنت داغ شده بود. البته نه دائم ولی بی حال و بی حوصله بودی و اصلاٌ مثل همیشه شیطنت نداشتی . تب داری عزیزم و همش تو بغلم بودی. بهت شربت استامینوفن دادم و الان هم گیجی و خوابیدی . خدا کنه که تبت پائین بیاد عزیزم .الان هم به قول خاله جون که گفت بدون ملینا خونه سوت و کوره ،واقعاٌ همین طوره .
خدا کنه که تبت قطع بشه عزیزم و مامانی هم یه نفس راحتی بکشه، چون که خیلی ناراحتم عسلم.
فقط در آخر میگم عزیزم روزت مبارک فرشته نازم.
این هم عکس چند دقیقه پیشته که ازت تو پذیرایی که خوابت برده بود گرفتم.