دختر شیطون مامان
عزیز مامان هر روز که می گذره داری شیطون تر می شی و بعضی وقتها هم قلدر خانم میشی.
دخترکم یه عادتت اینه که زود وابسته میشی و وقتی هم که وابسته شدی وایییییییییییییییییییییی .
مثلاٌ به 2 تا از مربیهات وابسته شدی طوری که موقع بازی کردنات باید حضورشونو در کنارت احساس کنی و اگه بچه های دیگه هم بخوان نزدیکشون بشن اون وقته که دیگه ملینا خانم میره جلو و ادعای مالکیت می کنه که تو نزدیک نشو این مربی منه.
بعضی وقتها هم که زورت به بچه های بزرگتر از خودت می رسه و پسربچه ها رو هل میدی.و البته روی وسایلت خیلی حساسی و نمی ذاری کسی بهشون دست بزنه که ....
عزیزم مامانی دوست نداره بخوای پرخاشگری کنی و هر سری به مربیت توصیه میکنم که جلوی این کارتو بگیریه. هر چند که میدونم الان مقتضای سنته ولی در حدی مامانی جایز می دونه که نذاری هیچ وقت کتک بخوری یا کسی اذیتت کنه . اون هم نه بطور فیزیکی.
و اما از کارهایی که با دختر خالت انجام میدییییییی.
خدا نکنه نیکادل یه اسباب بازی یا چیزی دیگه تو دستش باشه . تو رو میگی با سرعت جت بهش نزدیک میشی و میگی نام و بعضی اوقات نَم یعنی نه و اون وسیله رو که ازش می گیری هیچ ، آخر سر هم برای تنبیهش موهای ناز نی نی رو می کشی.
الهی نی نی عزیز هم دیگه به مو کشیدنای تو عادت کرده ولی بعضی وقتها که با شدت وسایل رو ازش میگیری، صدای گریش بلند میشه.
یه روز هم اتفاقی دست نی نی به موهای تو خورد و تو انگار که خوشت اومده باشه باز سرتو میاوردی جلو که باز هم بزنتت. از دست تو وروجک من انصاف رو در همه حال رعایت می کنی هم می زنی و هم اجازه میدی بزننت.
البته دختر ناز مامان عادت کرده هر کسی بالاخص اگه نی نی سرفه یا عطسه کنه در هر حالتی بلند نیشه و بدو بدو میره و پشت کمرش میزنه.
بعضی وقتها هم که می خوای نی نی رو بترسونی میای روبروی نی نی و دستاتو میگری جلوش و صداتو کلفت می کنی و می گی هائو هائو
عزیزم خیلی کارهای دیگه هم انجام میدی که الان حضور ذهن ندارم در آخر اینکه جیگر طلای من خیلی شیطونی و همیشه در حال بدو بدو کردن و اذیت کردنی .
ولی گلکم اینو بدون که در همه حال مامانی عاشقته