سفر شمال
سلام گلکم.امشب می خوام از خاطره سفر اخیر بنویسم.18 مهر بود که که با خاله اینا عازم شمال شدیم.شب قم موندیم و به جمکران رفتیم. صبح هم از جاده چالوس به سمت محمود آباد رفتیم و در مجتمع تفریحی شرکت نفت ساکن شدیم. این بار از سهمیه عمو مصطفی استفاده کردیم، چون شرکت ما اون تاریخ رو جزو برنامش نداشت. هوا که خنک بود و محل اقامتمون هم کاملاً مجهز بود. خصوصاً که پارک نزدیک برجمون بود و شما مرتب کیفشو می کردین.فردای اون روز رفتیم دوچرخه سواری و اسب سواری که البته هر چی اصرارت کردم سوار اسب نشدی . بعد از ظهر هم یه سر سمت شهر رفتیم. روز یکشنبه به نمک آب رود رفتیم و سوار تله کابین شدیم. توی جنگلش شما کاملاً بد اخلاق شده بودی و بهونه گیری می کردی . ولی بعدش بهتر شدی . عصرش هم همونجا رفتیم آتلیه و با لباسهای دوره قاجاری عکس گرفتیم. شما جیگرکم هم که هر کاریت کردم بلوز نپوشیدی و فقط جلیقه و دامنشو پوشیدی و از شما با دوربین خودمون عکس گرفتیم. روز خوبی بود و تا شب که برگشتیم. دوشنبه هم سمت مجتمع فرهنگیش رفتیم و روز سه شنبه صبح رفتیم آبشار آب پری که بیشتر شبیه به چشمه خیلی کوچیک بود . همه ما به محض دیدنش جا خوردیم و فکر می کردیم که آبشاری تو مایه آبشار مارگونی ، یاسوجی باشه .صبح چهارشنبه هم هونجا چرخیدیم تا اینکه بعد از ناهار عازم رفتن شدیم.این سفر بخاطر خنکی هوا سمت آب و شنا نرفتیم ، البته ما که خودمون دریا داریم.(این سفر محمود آباد بود. باقی سفر تو پست بعدی)
اینجا نمک آب رود بودیم
(بقیه عکسها در ادامه مطلب)
گل مامان با لباس محلی بدون بلوز البته
بابایی با لباس قزاقی (چقدر هم که بهش میاد)
آبشار آب پری