ملينا جونملينا جون، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 11 روز سن داره
رضا جونرضا جون، تا این لحظه: 9 سال و 3 ماه و 27 روز سن داره

ملینا عشق کوچولوی ما

مهر ملینا

1392/7/3 17:13
نویسنده : مامانی
550 بازدید
اشتراک گذاری

   امروز سوم مهر ماهه . ملینا خانم من هم از امسال به سن آموزشی رسیده و در مهدکودکش توی کلاس شرکت میکنه.خانم طهماسبی هم برای امسال لباس فرم مخصوص در نظر گرفته که برای شما داده خیاط بدوزن و هنوز آماده نشده.به محضی که آماده شد یه عکس خوشکل با اولین لباس فرمت برات میذارم.

صبحی با یکی از دوستام از سر کار یه سر به مهدت زدم و یک ساعتی اونجا بودم خانم طهماسبی گفت که چون بار اولت بوده خیلی تمایلی برای شرکت در کلاس نداشتی و یه خورده گریه کردی و می خواستی بیشتر در فضای خارج از کلاس پیش بقیه باشی ولی چون اصرار منو برا رفتنت به کلاس می دید به هر طریقی تو رو تو کلاس نگه داشت. هر از گاهی که در باز میشد می دیدمت که داری شیر می خوری و یه کوچولو بغض کردی، ولی بعدش آروم بودی و مشغول کشیدن نقاشی بودی.ای جان دلم  .قلب طاقت آوردم و نرفتم پیشت تا بالاخره برا دستشویی که آوردنت بیرون یهویی منو دیدی و پریدی تو بغلم ولی مگه دیگه بعدش حاضر بودی بری سر کلاساوه تا اینکه خیلی نموندم و باز یا یه کم بهونه گیری کردی و بالاخره خانم طهماسبی بردت سر کلاس .و این بود از روزهای  اول کلاس رفتن ملینا گل من.

 از روند پیشرفتت که از مربیت می پرسم میگه که تازگیها باهات انگلیسی کار می کنه و چند تا کلمه از جمله سیب - انگشت -قرمز- پرتقال و چند تا کلمه دیگه رو حفظی.آفرین دخترم. تشویقراستش من تصمیم داشتم که از ٣ سال به بعد وقتی فارسی رو به طور روون یاد گرفتی بعد باهات زبان کار کنم ولی الان که می بینم اشتیاق نشون دادی و چند تا کلمه یاد گرفتی بهتره که کم کم من هم باهات کار کنم.

از کارهای جدیدت اینه شبها تا می بینی مامانی کرم دور چشم میزنه شما هم یه رژ کوچولوی بی رنگ از رو میز برمیداری و به لبات می زنی شکلکهای جالب آروینو شده عادت قبل از خوابت. جیگر دلم

اما بگم از یه رفتار جدید دیگت. این روزها وقتی منو عصبانی می کنی و تا رفتار سرد منو می بینی میای نزدیکم و صداتو نازک می کنی و دستای کوچولوتو دور گردنم حلقه می زنی و می گی مامان بوس و منو غرق در بوسه هات می کنی.ماچماچماچ وای که چه لذتی داره دختر نازم از مامانش اینجوری دلجویی کنه. 

خدا جونم ممنونتم که لیاقت مادر بودنو نصیبم کردی که بتونم شاهد این لحظات شیرین و زیبا باشم.ممنونتم که دختر سالمی به ما عطا کردی که بتونه اینقدر خوش قلب و مهربون باشه. ممنونتم بخاطر تمام این لحظات شیرین و دوست داشتنی.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (10)

مامان یاسمن و محمد پارسا
4 مهر 92 23:12
الاهی مامان خیلی کوچولو ملینای خوشگلم منتظر عکسهای خوشگلت هستم عزیزم
افرین به ملینای ناز و باهوشم


مرسي از محبتت خاله مهربون
مامان جون
5 مهر 92 14:51
قربو ن دختر نازم برم عزیزم خیلی دلم برات تنگ شده


ما بيشتر مامان جونم
مامان یاسمن و محمد پارسا
6 مهر 92 1:13
الهی من فدای دل مهربونت نازی خانم



خدا نكنه خاله جونم

مامان حدیث جون
6 مهر 92 8:07
سلام قربون این همه مهربونیت عزیزم


من قربون اون ني ني ناز تو راهيت خاله جون
مامان شایلین جون
6 مهر 92 11:52
عزیزمممممممم ملینا جونممامانی تو رو خدا زودتر عکسشو با لباس فرم بذار تا ببینیمش. ماشالا به دخمل خوشگل که اینقدر سریع شروع کرده به یادگیری زبان. دوستت داریم ملینا


عزيزم هنوز آماده نشده . به محضي كه آماده شد حتماً مي ذارم. ما هم شما رو خيلي دوست داريم
مامان محیا
6 مهر 92 23:17
بچه که دختر میشه همدم مادر میشه
وای چ لذتی داره وقتی که این دخملی ها ابراز احساسات میکنن
کاره خیلی خوبیه که ملیناجون داره انگلیسی یاد میگیره محیادر حدود 100تا کلمه ی انگلیسی بلده


آره عزيزم اين رفتاراست كه منو خاطرخواه دختر كرده.آفرين به محيا جونم
(زهره)مامان فاطمه
7 مهر 92 8:31
جیگر منه ملینا گلی
مامانی راجع به زبان انگلیسی همون که خودت گفتی خوبه اگر فارسی هنوز کامل یاد نگرفته بهتره انگلیسی باهاش کار نکنی.


آره گلم فعلاً عجله اي ندارم
مامان نیکادل
8 مهر 92 0:37
آفرین به تو عزیز خاله موفق باشی در این مرحله جدید زندگیت


ممنون خاله گلم
مامانی درسا
15 مهر 92 2:18
ای جونم روز اول مهد کودکت مبارک ملینا خانمی ........ وای مامانش این آغوشها و لبخندها و بوسه ها ماندگارترین خاطرات روز های بزرگی این فرشته هاس .......


آره عزیزم باید قدر تمام این لحظه های شیرینو بدونیم
shvh
15 مهر 92 20:01
عجب نمدونی بود اگه دوست داشتی به وب دخمل ماهم سر بزن و باهم دوست بشیم و هی نظررررررررررر بدیم.

saraemtehani.blogfa.com


باشه عزیزم